شب نویس

شب نویس

می نگارم خط به خط از تاریک شب های خانه ام ایران
شب نویس

شب نویس

می نگارم خط به خط از تاریک شب های خانه ام ایران

نامه به محمد نوری زاد

جناب نوری زاد سن سالم به انقلاب قد نمی دهد چه برسد به آنکه زمان شاه را دیده باشم اما به اندازه ی کافی دیدم و شنیده ام درباره ی این مسئله. 

جناب نوری زاد گرامی! بنده یک اصلاح طلبم و شما هم ظاهرا مدتی ست که به جرگه ی ما پیوسته ای و خود را مخالف دیکتاتوری ها و ظلم های این مدت می دانی، قدمت مبارک اما این نامه ی آخرت خوب نشان داد که اصول اصلاحات را بلد نیستی البته نمی دانم چرا با این همه تندگویی و این چنین آخته شمشیر در دست داشتن چرا دستگیر نمی شوی؟! خون تو رنگین تر از دیگر منتقدین است؟! یا که شاید این خط خطی ها داستانی پشت سر دارند! 

آقای نوری زاد در نامه اخیرت گفته بودی اگر انقلاب نمی کردیم چه ها می شد، گفته بودی از اقتصادمان که چگونه پیشرفت می کرد، گفته بودی که شاید زیر یوغ امریکا بودیم اما در زمینه های متفاوت پیشرفت داشتیم و از این دست قصه سرایی ها، با خواندن این حرف ها فهمیدم که باید چند نکته را به شما گوشزد کرد: 

اصلاحاتی جماعت با اصل انقلاب هیچ مشکلی ندارد و درد ما انقلاب نیست درد ما بازگشت به آرمان های انقلاب است، آرمان هایی که تو و امثال تو خرابش کردند،آرمان هایی که وقتی خاتمی و یارانش خواستند به آن ها بازگردند تو و دوستانت در کیهان به آن ها حمله کردید و ایشان را به هر حربه ای که توانستید رانده شده از انقلاب نامیدید. 

آقای نوری زاد در جایی از نوشته هایت گفته بودی که انقلاب ما توسط یک نوع  جو زدگی رخ داد و گفته بودی ندانسته بر سر مملکتمان بلا آورده ایم و ادعا داری حالا به شعور رسیده ای و فهمیده ای که اشتباه کردی!   

باید به شما گفت که خیر حرف هایی را می زنی که فقط از دهان بی سوادها بیرون می آید، آقای نوری زاد درد ما هنگام انقلاب درد پول نبود، درد حجاب نبود و از این دست درد های بی خودی نبود، درد این مردم «دیکتاتوری» بود، درد این مردم تک حزبی بودن بود، درد این مردم این بود که بر سر کشورشان مردی حکومت می کند که هر روز بیش از پیش خون خوار می شود هرچند که شما و امثال شما دردهای متعالی را به درد نان تبدیل کردید و امروز هم باز از درد نان می گویید. 

من خودم از آن دست آدم هایی هستم که می گویم اینکه بگوییم حرف های دشمن شاد کن نزنیم اشتباه است چون اینگونه راه نقد را می بندیم اما حرف های شما عین حرف های دشمن است. 

البته از این هم نگذریم که حرف های شما بهانه ی خوبی ست برای آقایان که بگویند اصلاحاتی ها مخالف نظام و انقلاب اند و سوال اینجاست این حرف ها از بی فکری ست یا با قصد و غرض است؟!

نظرات 1 + ارسال نظر
میثم شنبه 29 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 05:28 ب.ظ http://qetuo.blogsky.com/

دوست من ببین قبل اینکه اقایان کیهان واین اقا به اقای خاتمی ایراد وارد کنن شهید مطهری ایراد وارد کرده بود اینو تو یک کتابی خوندم :نامه علی مطهری به محمد خاتمی ........نوشته بود اقای خاتمی شما شاگرد پدرم بودید و پدرم بارها به شما انتقاد کرد بابت اینکه در شما طرز تفکر عجیبی وجود دارد و علاقه بیش از حدی به دانشمندان و فلاسفه غربی وجود دارد که نباید باشدو این افکار در شیوه حکومت داری خوب نیست وحتی در یک سفر خارجی که میرفتید شهید مطهری به شما گفت نروید چون برای شما خوب نیست ولی شما اهمیت ندادید و رفتید ببین دوست من شهید مطهری اون موقع متوجه شده بود که خاتمی انحراف فکری داره .........

لطفاً با سند حرف بزنید از این حرف های تخریبی ما زیاد شنیدیم درضمن مطالعه فلاسفه غرب اشکالی نداره به فرض که این حرف راست باشه هرچی که شهید بزرگوار مطهری گفته باشن که نصب العین ما نیست!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد