شب نویس

شب نویس

می نگارم خط به خط از تاریک شب های خانه ام ایران
شب نویس

شب نویس

می نگارم خط به خط از تاریک شب های خانه ام ایران

آیا روحانی به سرنوشت خاتمی دچار خواهد شد؟

چهار ماه است که از انتخابات ریاست جمهوری می گذرد، انتخاباتی که تا یکی دو هفته پیش از آن، سخن از «تحریم» و «نه گویی» به رای دادن بود اما ناگهان با تلاش کم نظیر اکثریت جوان کشور ورق بازگشت و راه و روش دیگری اتخاذ شد.

پس از انتخاب روحانی شاهد آن بودیم که جریان های متفاوت بر این کوشیدند که او را منتسب به خویش بنمایند و از هیچ تلاشی در این زمینه مضایقه ننمودند، برای نمونه می توان به تیترهای روزنامه «کیهان» که پایگاه اصلی «محافظه کاران اقتدارگرا» می باشد و یا یادداشت هایی در روزنامه های جریان «اصلاحات» اشاره نمود که البته با عملکرد این چند ماهه دکتر روحانی جریانات اقتدارگرا، دیگر سیاست «جذب» و حتی به نوعی «مدیون سازی» یا «تخریب» وی با خاطرات گذشته اش را رها کرده اند و پذیرفته اند که او امروز به اصلاح طلبان نزدیک تر است و روش «مقابله» را پیش گرفته اند که همین مهم و ایستادگی در برابر آن بهانه ای شد برای نگاشتن این خطوط

ادامه مطلب ...

شورای شهر و یک انتخاب

با انتخابات ریاست جمهوری و به قدرت رسیدن «حسن روحانی» شخصی که خود را برخاسته از گفتمانی تازه تحت عنوان «اعتدال» معرفی می کرد و هم چنین مورد حمایت آیت الله هاشمی رفسنجانی و سید محمد خاتمی بود اوضاع و احوال کشور دچار تغییراتی گشت. یکی از این تغییرات که در این روزها مشهودتر از مابقی ست، بروز امیدی از دست رفته در میان گروه های اصلاح طلب است. این روزنه های امید بسترهای متفاوتی را در برگرفته است، از تلاش برای ایجاد تشکیلات حزبی به معنای واقعی آن تا به قدرت رسیدن مجدد گفتمان «اصلاح طلبی».

  ادامه مطلب ...

برای حجاریان عزیز

سن و سالم آنقدرها قد نمی دهد که به یاد داشته باشم ستبر ایستادنت را اما هیچ وقت یادم نمی رود که خرده سالی داشتم که تصاویر بر تخت افتادنت را پس از ترور می دیدم و چه مظلومانه به مغز متفکرمان شلیک کرده بودند و چه خدایی زنده ماندی!

هم نسل های من به تو و برادر مرحومت بیش از اندازه بدهکاریم، تو راهی را ساختی که بار اصلی آن امروز به دوش من و هم نسلانم است و برادرت مدرسه ای را ساخت که هر ساله ده ها و شاید صدها نخبه تحویل جامعه می دهد.

با آنکه صدایت را خفه کردند و دیگر نمی توانی بر پا بایستی اما هم چنان قلمت و فکرت لرزه بر اندام اقتدارگرایان است تا آنجا که تو را به جاسوسی البته به زور ندادن داروهایت یا نفت ریختن بر بدن عزیزت و در برابر آفتاب نگاه داشتند محکوم می کنند.

ببین  که  امثال رسایی از آن ذهن بیدارت می ترسند و فریاد از دستت می زنند زیرا اندیشه تو تا ابد پایدار است و تا ابد مغر متفکر اصلاحاتی.